4 مدخل
بدون اندیشه و بی مطالعه درست کردن
بدرالدجا
بدون اندیشه و آمادگی قبلی سخن گفتن ی شعر سرودن،بداهه گویی
باجاه وجلال؛ شکوهمند، شاهانه. vip. شاهانه