رشحهواژهنامه آزادآب که از جایی بتراود. ج، رَشَحات چکه و قطره تراوش کرده و چکیده نام شاعر زن دوره ی قاجار که دختر هاتف اصفهانی (شاعر) بود
تکانشیواژهنامه آزادکسی که یک باره و بدون مقدمه و از روی احساس دست به عمل زده و پیامدهای آن را نمی سنجد.
اثیرواژهنامه آزادکره آتشی خورشید( بارها گفت که بر چرخ اثیر بادها راست فراوان تاثیر ) از " عقاب " خانلری ( اَ) [ معر. ] ( اِ.) به باور قدما کره آتش که بالای کرة هواست ، سیالی رق
دجکواژهنامه آزاددَجُک به معنی جوجه تیغی . شعر محلی (بندرعباس) در این باره: دَجُک اَجَکِت، مِه ناجَکُم معنی دجک:جوجه تیغی؛ اجکت:می پره مه:من؛ ناجکم:نمی پرم