با حالواژهنامه آزاداین اصطلاح ترجمه از کلمه انگلیسی cool برگرفته شده است و در فرهنگ عامیانه فارسی به معنای:جالب ــ عالی ـ فوق العاده را می دهد . و ممکن است معنای درست ـ درستکار ـ
لکیواژهنامه آزادیک زبان است که بسیاری از مردمان غرب ایران با آن تکلم می کنند. در سراسر ایران این مردمان زندگی می کنند. بین استانهای لرستان،کرمانشاه ، همدان،ایلام و کشورهای مثل
داودواژهنامه آزاددر زبان عبری یعنی(محبوب، دوست داشتنی)دیوید نیز همان داوود است . معمولاً با یک واو نوشته می شود!!!!
lexisواژهنامه آزادواژگان. تمام واژه های یک زبان یا یک رشتۀ علمی و غیره. هم معنی با terminology و specialized vocabulary در انگلیسی.
مزرجواژهنامه آزادبنا بر تحقیقات انجام شده، نام سکونتگاه مِزِرج در ابتدا مِزَرگ (MEZARG) بوده که از دو واژۀ مِز (MEZ) و اَرگ (ARG) تشکیل شده است. مِز واژه ای اوستایی (پارسی کهن)
درگ اند دراپواژهنامه آزادکشیدن و رَهاندَن. هنگام کار با رایانه، کُنِشی (عملی) است که در آن با موشی (ماوس) یک چیز را گرفته، جابجا کرده و می رهانند (رها می کنند). "دِرَگ اَند دِراپ کُن" م