با حالواژهنامه آزاداین اصطلاح ترجمه از کلمه انگلیسی cool برگرفته شده است و در فرهنگ عامیانه فارسی به معنای:جالب ــ عالی ـ فوق العاده را می دهد . و ممکن است معنای درست ـ درستکار ـ
شورگشتواژهنامه آزاددر گذشته مكاني بوده كه محل تردد شير ها و بنام شيرگشت بوده كه با گذشت زمان به شورگشت تغير كرده و اكنون نام روستايي كوهستاني و زيبا در 60 كيلومتري شهر نيشابور مي
زکالابواژهنامه آزادجوهر سیاه (از زگالاب است که بعلت تلفظ اشتباه با گذشت زمان به زکالاب تبدیل شده است
آلانقواژهنامه آزادآلانق یکی از روستاهای آذربایجان شرقی بوده و در شهرستان بستان آباد بخش مرکزی دهستان قوری گل واقع شده. این روستا از جاده تهران - تبریز حدود 20 کیلومتر فاصله دارد
امولسیونواژهنامه آزادنامیزه یا امولسیون (emulsion در انگلیسی) مخلوطی از دو مایع نامحلول در یکدیگر. پراکندگی قطره های ریز یک مایع (مانند روغن) در مایعی دیگر (مانند آب)، بی آنکه در آن