با حالواژهنامه آزاداین اصطلاح ترجمه از کلمه انگلیسی cool برگرفته شده است و در فرهنگ عامیانه فارسی به معنای:جالب ــ عالی ـ فوق العاده را می دهد . و ممکن است معنای درست ـ درستکار ـ
کسوهواژهنامه آزاددر لغت:به کسر و ضم کاف و سکون سین و فتح واو از ریشه "کسو" به معنای لباس و پوشاک است. در فقه:به هر آنچه که مایه پوشش عرفی بدن فرد به گونه ای باشد که امکان رویت آ
نافچهواژهنامه آزاداز آنجا که این شهر دارای قدمتی کهن میباشد ونام قبلی آن غرقاب بوده وکوهای موازی کنار آن آثار زندگی دیده شده وبه مرور این آب کمتر شده وتبدیل به رودخانه ای بزرگ شد
تحلیل گفتمانواژهنامه آزادگفتگو و مباحثه با دیگران، از مقدمه به نتایج رسیدن، طرز عمل شفاهی یا نوشتاری در یک حیطه موضوعی که در مورد آن بحث می شود
کراواتواژهنامه آزادکروات یا زنّار (زُ - نّ) ، پارچه ای است که از زمان قدیم مسیحیان آن را به عنوان نشانه مسیحی بودن بر کمر یا شکم خود میبستند ، امروزه آن را به جای کمر بر گردن میبن