باختنواژهنامه آزادباختِن درگویش لرکی و باختِه، علاوه بر معنای ازدست دادن و بردوباخت در قمار به معنی رقصیدن و بازی کردن می آید که در زبان پهلوی هم به همین معنا آمده است ولی در زبا
با حالواژهنامه آزاداین اصطلاح ترجمه از کلمه انگلیسی cool برگرفته شده است و در فرهنگ عامیانه فارسی به معنای:جالب ــ عالی ـ فوق العاده را می دهد . و ممکن است معنای درست ـ درستکار ـ
مغازهواژهنامه آزادلغت اوستایی-سنسکریت مغازه (مها=بزرگ + غاسه=قاصد-جارزدن) که امروزه در معنای بازار به کار می رود. در زبان سنسکریت به شکل महाघोष mahAghoSa=market ثبت شده و نشان می
اشکانواژهنامه آزاد«عشق» یک واژهٔ یونانی است، و نه عربی است نه پارسی. یونانی ها واژه ای دارند به نام «اشکیموس» و یا «اشکینوس». این واژه به چَم (معنای) قطره، آبی که از چشم فرو ری
شنگواژهنامه آزادگیاه شِنگ «با کسرۀ حرف ش»:محل رویش آن به طور خودرو بیشتر در کشتزارهای گندم و جو است و در طب سنتی قدیم و جدید به عنوان داروی کاهش میزان قند خون از آن استفاده می
راهکردواژهنامه آزادراهکرد به معنای شیوه برخورد با مسائل است ، که معادل approach انگیسی می شود به طور مثال راهکرد تشخیص بیماری فشار بلند خون یا Diagnostic approach for Hypertensive