بابهواژهنامه آزاد(هزارگی، افغانستان) پدر. ماهی تنها در اقیانوس، شناگرحرفه ای، رانندگی، ماهی مسافرکش دراقیانوس
با حالواژهنامه آزاداین اصطلاح ترجمه از کلمه انگلیسی cool برگرفته شده است و در فرهنگ عامیانه فارسی به معنای:جالب ــ عالی ـ فوق العاده را می دهد . و ممکن است معنای درست ـ درستکار ـ
بهینه کاویواژهنامه آزادجستجوی بهترین؛ مقایسۀ عملکرد کمی و کیفی سازمان خود با بهترین ها، برای الگوبرداری از آن ها و بهبود کار.
سازگرواژهنامه آزادمهندس - واژه (مهندس) با روش دستور زبان عربی از واژه (هندسه) که واژه ای پارسی است ساخته شده است و واژه هندسه نیز دگرش یافته واژه (اندازه) است، اندازه ← هنداسه ←
میمهواژهنامه آزادنام شهری است در100 کیلومتری شمال اصفهان - با حدود 8000 جمعیت- علت نامگذاری:چون درگذشته دارای شراب معروفی بوده است. می مه- می ماه - یعنی بهترین شراب
یخنیواژهنامه آزادyakhni:dokd:یخنی خورشتی بسیار خوشمزه با گوشت گوسفند(ران سرسینه یا راسته با استخوان) مخصوص مراسم عروسیها / مهمانیها / جشنها / برخی عذا داریهای افراد متمول و میان