با حالواژهنامه آزاداین اصطلاح ترجمه از کلمه انگلیسی cool برگرفته شده است و در فرهنگ عامیانه فارسی به معنای:جالب ــ عالی ـ فوق العاده را می دهد . و ممکن است معنای درست ـ درستکار ـ
آشیرکواژهنامه آزادباپیشوند یونانی آ،به معنی شیرکوچک.وباجمع آ،به معنی کسی که آش میخاهدبخورد.(ترکی)
رایشواژهنامه آزادتیر باپر راییدن- رای دادن- نظر دادن- اندیشیدن- پرداختن و پردازش کردن- هم گروه رایانه
بورسیهواژهنامه آزادباموختانه (باآموختانه)، باپژوهانه. "غیر بورسیه" به پارسی می شود "بی آموختانه" یا "بی پژوهانه" بسته به تراز دانشجو.
یولداشواژهنامه آزادهمراه.دوست.یاور.سنگ راه همراه.دوست.یاور.سنگ راه .متشکل از دو واژه یول(راه)و داش(سنگ)که در مواقعی که کسی در سرراه خود با خطری (حمله حیوانی درنده)مواجه شد اولین چ