آب بازواژهنامه آزادبه اشخاصی که به صورت خاص و کامل با آب سر و کار دارند آب باز میگویند آب باز - ab baz - حشره ای که روی سطح آب به آسانی حرکت می کند و نام علمی آن "Hydrometra" می ب
آموختارواژهنامه آزادعبارتست از بیان ساختارمند و مستقل یک نکته مراقبت بالینی حرف پزشکی با هدف آموزش دانشجویان این رشته ها
قریة العُبّادواژهنامه آزادنام قدیم دِه آباد روستایی در 25 کیلومتری شمال نطنز است که در حاشیه کویر و سر راه باد رود و ابوزیدآباد و کاشان واقع است . از لحاظ تقسیمات کشوری جزو شهرستان نطنز
گرگانجواژهنامه آزاد(ترکی اغؤزی) قؤرقؤنچ؛ مکانی با فراوانی نعمت. در فارسی به گرگانج تبدیل شده است. نام شهر فعلی گرگان هم دقیقاً برگرفته از همان نام قؤرقؤن است.
ترکستنواژهنامه آزادخرامیدن. در بختیاریِ امروزی و پارسی باستان به معنای خرامیدن یا با ناز آرام راه رفتن است. داریوش بزرگ در سنگ نگاره اش در مصر ، از تندیس خود که با کشتی به سوی ایر
عبدالخالقواژهنامه آزادعَبدُالخالِق یا خالقو نام دانش آموز هزاره ای است که نادرخان، شاه افغانستان، را ترور کرد. او و هواداران نهضت اصلاحات امانی، در اعتراض به قطع و حذف اصلاحات امانی