بازکیاگورابواژهنامه آزادباز=بازی+کیا=حاکمان قدیم لاهیجان که درمسجد چهارپادشاه دفنند=گوراب=مرداب،سل،جایی که آب جمع می شود=جلگه ای که محل بزی چوگان حاکمان وقت بودند
مرورگرواژهنامه آزادبرنامه ایست مخصوص بازکردن صفحاتِ وِب. ترجمه کلمه browser از انگلیسی می باشد. کاوشگر جستجوگر یاونده تار تارو:رفتن به تار؛ تار + رو ناوشگر. نرم ابزاری است که رویه
تکرارواژهنامه آزادتکرار:هی بار، دوباره یا چند باره، کار و کنشی را دو یا چند بار انجام دادن، سخنی را دوباره گفتن. بازکار
بابشاتواژهنامه آزادباب کوتاه شده بابک شات کوتاه شده مهشاد بابشات به معنی پیوند عاشقانه بابک و مهشاد باب + شات باب از کلمه بابک شات از کلمه شاد و در واقع از کلمه مهشاد بابشات به مع