بازار صیقل کومهواژهنامه آزاددر قدیم به دلیل شرایط استراتژیک محل عبور و مرور و استراحتگاه مسافران در کلبه هایی در آن منطقه بود و همچنین نعل های اسبان خود را صیقل مدادندو به مرور زمان دو کلم
جاویژه بازارواژهنامه آزادبخش کوچک و متمایز بازار است که کالا یا خدمتی خاص را عرضه می کند وقتی که کالاها یا خدمات موجود نتوانسته اند نیاز مخاطبان را در به طور مطلوب برآورده سازند. معاد
آزارواژهنامه آزادریشه گیاه آزارچوب به عنوان تسکین دهنده درد در کوفتگی ها و شکستگی ها مورد استفاده قرار می گیرد. بدین منظور در طی این تحقیق اثرات ضد دردی عصاره ریشه آزارچوب بررسی
بزگ آبادواژهنامه آزادبزگ را برخی بروزن رزق وبرحی بروزن گرگ می گویند . نام روستایی است با حدود صد خانوار جمعیت واقع در بخش گاریزات شهرستان تفت از استان یزد همراه روستاهای گاریز ، بخ
جاویژه بازارواژهنامه آزادبخش کوچک و متمایز بازار است که کالا یا خدمتی خاص را عرضه می کند وقتی که کالاها یا خدمات موجود نتوانسته اند نیاز مخاطبان را در به طور مطلوب برآورده سازند. معاد
مغازهواژهنامه آزادلغت اوستایی-سنسکریت مغازه (مها=بزرگ + غاسه=قاصد-جارزدن) که امروزه در معنای بازار به کار می رود. در زبان سنسکریت به شکل महाघोष mahAghoSa=market ثبت شده و نشان می
هر کی هر کیواژهنامه آزاد[ ص.، اِ ] (هر+کی+هر+کی) اوضاع بی قانون را می گویند. بی حساب و کتاب. آشفته بازار. شیر تو شیر «مملکت هر کی هر کی» « مگر مملکت هرکی هرکی است؟!» «هر چی هر چی و هر
لیلاجواژهنامه آزادلیلاج نام تخته ای است که در زمان قدیم بر روی آن قمار می کردند و هر که را در این کار خبره بود می گفتند لیلاج است. امروزه برای نشان دادن حرفه ای بودن و خبره بودن