توربین بادیواژهنامه آزادآسباد (آسِباد). به چَم (معنی) آسِه ای (محوری) که باد آنرا می چرخاند. همالِ (قرینۀ) آسیاب است که آب آنرا می چرخاند.
سماوهواژهنامه آزادبادیه ای است بین کوفه و شام که شب تولد حضرت رسول ناگهان پر از آب گردید حمله کردن و برجستن گشن بر شتر ماده .
صباواژهنامه آزادنسیم ملایم بادی است که رحمت خداوند را خبر میدهد و رساننده ی اخبارخوش به بنده ی خدا است نسیم ملایمی که از طرف شمال شرق می وزد، پیام رسان میان عاشق و معشوق؛ نام
قوشمهواژهنامه آزادیکی از سازهای بادی شمال خراسان و کردستان است. این ساز از دو نی به طول ۲۰ سانتیمتر تشکیل شده که در کنار هم چسبیده اند، اما در خراسان شمالی این ساز را اغلب از است
ناشاقولواژهنامه آزادکسی که بادیگران به راحتی کنارنمی آید-کله شق-درلهجه محلی بیرجند زیادبه کارمیرود. در محاوره ی گناباد به آدم تنومند و پر هیکل نیز می گویند.