بازرنگانواژهنامه آزادبازرنگان . [ رَ ] (اِخ ) نام سلسله ای از سلاطین محلی پارس در اواخر زمان حکومت اشکانیان و اوایل پیدایش ساسانیان . رجوع به بازرنگی شود. بازرنگان . [ رَ ] (اِخ ) ن
بازرنگانواژهنامه آزادبازرنگان . [ رَ ] (اِخ ) نام سلسله ای از سلاطین محلی پارس در اواخر زمان حکومت اشکانیان و اوایل پیدایش ساسانیان . رجوع به بازرنگی شود. بازرنگان . [ رَ ] (اِخ ) ن
بیرقواژهنامه آزادبیرق که همان پرچم یا نمادی گفته میشود که طایفه وعشایر عرب از ان برای اعلام حضور خود استفاده میشود ضمنا هر طایفه بیرق مخصوص بارنگ وشکل خود را دارند
فیالهواژهنامه آزادنام گیاهی(علفی) چند ساله خوشبو و خوش عطر که در شمال شهرستان اندیمشک در کوههای چاونی و در فاصله 2000 متری از سطح دریا رشد میکند و عشایر محل از آن در ماست و دوغ ج