مس باباواژهنامه آزاد( مس بابا ) در زبان سنگسری به معنی پدر بزرگ یا همان جد را گویند و به همدمش (مستنه ) به معنی مادر بزرگ
باب گرجواژهنامه آزادمحلی است در میجان جبالبارز جیرفت که آب هوای معتدل دارد وپوشیده از سنگ و انواع بوته های مختلف گیاهی است
واهلشواژهنامه آزاد[فیزیک] واهلش به معنی برگشت یک سیستم مختل شده به حالت تعادل است. زمان استراحت. مثال:در فیزیک ماده چگال، زمان واهلش عبارت است از "میانگین زمانی" که الکترون پس ا
منسوحواژهنامه آزادنام حضرت مسیح از ماده مسح (با فتحه م - س - ح- ) مسیح بمعنای منسوح بمعنی سائیده شدن ، مالیده شد بر بدن اشاره به سنتی که در بین مسیحیان وجود داشته و آن سنت " العم
خارج نویس کردنواژهنامه آزادمیتوانید به عنوان مثال ماده 57 قانون آیین دادرسی مدنی را در ذیل معنای نگاشته شده برای اصطلاح مذبور استفاده کنید. ماده 57 به قرار ذیل است: ماده ۵۷ـ خواهان باید
خنارواژهنامه آزادمحل ییلاقی و خوش آب و هوای روستای ایجرود سمنان قبیله «خِنار» یکی از قبایل بزرگ بخش مرکزی مازندران به ویژه سوادکوه است که ریشه های قومی و نژادی اش به قوم «الینای
صفوراواژهنامه آزادصَفورا یک نام دخترانه دارای ریشه عِبری است . صفورا یعنی گنجشک یا پرنده.صفورا شبیه واژه عُصفور در عربی است . عربی و عبری دو زبان از خانواده سامی اند . صفورا حالت