بابهواژهنامه آزاد(هزارگی، افغانستان) پدر. ماهی تنها در اقیانوس، شناگرحرفه ای، رانندگی، ماهی مسافرکش دراقیانوس
باب گرجواژهنامه آزادمحلی است در میجان جبالبارز جیرفت که آب هوای معتدل دارد وپوشیده از سنگ و انواع بوته های مختلف گیاهی است
بابشاتواژهنامه آزادباب کوتاه شده بابک شات کوتاه شده مهشاد بابشات به معنی پیوند عاشقانه بابک و مهشاد باب + شات باب از کلمه بابک شات از کلمه شاد و در واقع از کلمه مهشاد بابشات به مع
مس باباواژهنامه آزاد( مس بابا ) در زبان سنگسری به معنی پدر بزرگ یا همان جد را گویند و به همدمش (مستنه ) به معنی مادر بزرگ