مس باباواژهنامه آزاد( مس بابا ) در زبان سنگسری به معنی پدر بزرگ یا همان جد را گویند و به همدمش (مستنه ) به معنی مادر بزرگ
باب گرجواژهنامه آزادمحلی است در میجان جبالبارز جیرفت که آب هوای معتدل دارد وپوشیده از سنگ و انواع بوته های مختلف گیاهی است
بابهواژهنامه آزاد(هزارگی، افغانستان) پدر. ماهی تنها در اقیانوس، شناگرحرفه ای، رانندگی، ماهی مسافرکش دراقیانوس
امیتیسواژهنامه آزادآمیتیس در زبان پارسی باستان به معنی گل سرخ است. آمیتیس، دختر هووخشتره شاه ماد بود. هووخشتره برای استوارسازی اتحاد خود با نَبوپَلَّسَر شاه بابـل دختر خود آمیتیس
آمیتیسواژهنامه آزاددختر هوخشتره خواهرزن کوروش آمیتیس در زبان پارسی باستان به معنی گل سرخ است. آمیتیس، دختر هووخشتره شاه ماد بود. هووخشتره برای استوارسازی اتحاد خود با نَبوپَلَّسَر
انوواژهنامه آزاد(غرب ایران؛ کرمانشاه و ایلام و ...) اَنو؛ پس. این کلمه از اوستا گرفته شده است؛ برای مثال، شخصی به شخص دیگر می گوید:«انو بابا و مامان کو؟» یعنی پس بابا و مامان ک
افغانواژهنامه آزادفریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست
بابشاتواژهنامه آزادباب کوتاه شده بابک شات کوتاه شده مهشاد بابشات به معنی پیوند عاشقانه بابک و مهشاد باب + شات باب از کلمه بابک شات از کلمه شاد و در واقع از کلمه مهشاد بابشات به مع