آخشیکواژهنامه آزادعناصر چهار گانه اب.باد.خاک.اتش. (اسم زرتشتی) برگرفته از «اغچیک»، به ارمنی یعنی دختر.
آبریکواژهنامه آزاداسم پسرانه مرکب از دو کلمه آب و ریک تشکیل شده که به معنی آب مقدس یا نیکترین رحمت میباشد. (Abrik) آب مقدس یا نیکترین رحمت
بشمه، برگهواژهنامه آزادبه لبه ی بیرونی پشت بام خانه های گلی قدیمی گویند که از ترکیب چوب، ساقه های گندم و شاخ و برگ درختان و گل ساخته می شود-آبچیک
آترینواژهنامه آزادآتشین. زیبارو و پرانرژی. نامی که در نوشته های هخامنشی دیده شده و در سنگ نوشته های بیستون آمده، نام پسر اوپدرم که در زمان هخامنشی بر علیه حاکم خوزستان شورش کرد
آندرهواژهنامه آزادآتشین،زاده شده از آتش،کسی که از عنصرپاکی(آتش) به وجود آمده است،دیده شده که گاهی اسم دختران را نیز آندره گذاشته اند(مانند اسم سلطان).