رویدرواژهنامه آزادشهری از توابع شهرستان بندرخمیر در استان هرمزگان الف) در اصل از دو کلمه « رَوی»+« دَر » تشکیل شده : رَوی به معنای پرآب و دَر مخفف درّه است، یعنی «درّة پرآب »، چ
سرگزیواژهنامه آزاد(زابلی، سیستان) سربلند و سرافراز. نام یکی از طوایف بزرگ سیستان. سرگروه -سردسته نام طایفه بزرگی است در سیستان مفهوم واژه:گز به معنی متر که قدیم الایام به هر 104
تپوکواژهنامه آزادتپوک به گویش بلوچی «زننده،کتک زننده,ضربه زننده» نام یک روستا در بخش مرکزی شهرستان گلشن ،نام یک قنات در همان روستا، وجه تسمیه روستااین است که دراین مکان جوی آبی
اندبیلواژهنامه آزاداندبیل به معنای چند آبادی یا آبادی که در زمین پست می باشد درست مقابل اردبیل نامید . در آذربایجان ، ما کلماتی همچون اندبیل ،اردبیل ،بیله سوار و در خود اندبیل، بی
هند آبادواژهنامه آزادآباد شده توسط هندیان، نام روستایی در 17 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان تربت حیدریه در استان خراسان رضوی،جزء شهرستان رشتخوار و در 45 کیلومتری غرب این شهرستان،و در زم