کاروواژهنامه آزادنامی ارمنی ایرانی به معنی بشارت دهنده نوید دهنده در گویش بادرودی، «کارُو» را به معنی «تار عنکبوت و نشانه کثیفی محل» می شناسند و معتقدند که اگر این تارها در اتا
نسارگواژهنامه آزادنُ قسمت شمالی ساختمان که سایه بیشتری داشته و در نتیجه، برفهای کنار آن دیرتر ذوب میشوند؛ مثال:اتاقِ برِ نُسارگ:اتاقی در قسمت شمالی ساختمان