نیم آداکواژهنامه آزادنیم آدک،نیم خوست، شبه جزیره، سرزمین یا بخشی از خشکی زمین که در آب دریا رخنه کرده است، بدینگونه که سه سوی آنرا آب فراگرفته، و تنها از یک سو به خشکی پیوسته باشد.
اژی دهاکواژهنامه آزاد(پهلوی) اژدهای بزرگ افسانه ای؛ نام دیگری برای ضحاک. نام وی در اوستا به صورت آژی داهاکا آمده است. آژی به معنای مار، و داهاک همان اژدهاک است.
اوژدلواژهنامه آزادشجاع. شیردل. دلاور. اژدهادل. از خاندان های کهن و نژاده ی ایرانی که در زمان ساسانیان از سپاهیان بوده اند . ( تلفظ = اُژْدِلْ ) ( تلفظ = اُژْدِلْ )