آلالانواژهنامه آزادآل =بخر و آلان =خریدار - که چون بندر بوده و مرکز بازار به آن محل خرید و فروش نامیده اند . ضمنا آل به معنی جن و لون به معنی لانه که معنی تحت اللفظی آن لانه جن مع
مزورواژهنامه آزاددر قدیم افرادی که شراب مینوشیدند ۷مرحله یا خط داشت که نام خط اول ان مزور میباشد وکسی را که هفت مرحله را مینوشید هفت قد میگفتند نام اخرین خط جور میباشد
ساریواژهنامه آزاداین کلمه به معنی زرد است و در ترکیب اسامی بعضی اشخاص و امکنه یا شئ هم به صورت صفت به کار رفته است؛ مانند:ساری آغل، ساری اجاق، ساری اقل، ساری اصلان و ساری گلین
گیریهواژهنامه آزاد(تالشی) گیریه (giryia) ییلاق؛ از دو بخش (گی+ ریه) تشکیل شده است. قسمت اول آن، واژۀ «گی» همان «گا» در تالشی است که در پارسی باستان، با تلفظ «گئو» به معنی گاو بود
ورمزیارواژهنامه آزاداهورامزدایار - اورمزدیار - ورمزیار در زبان لری ، به عنوان یکی دیگر از زبان های ایرانی، شاهد صورت اصیل «اهوره مزدا»ی باستانی هستیم:«هرمز» و «ورمز». صورت نخستین،