78 مدخل
به شمار آوردن، پنداشتن، تلقی کردن
پوست کسی یا چیزی را کندن، به سختی کسی را مجازات کردن
خسته کردن، کلک کسی را کندن، از دست کسی راحت شدن
ارباس.
زیبا
خواربار آوردن و سود کردن
گرد آوردن/ فراهم آوردن، به اصلاح در آوردن / نیکو کردن / مرمت کردن/ پا سفت کردن
به معنی آوردن کسی که آیین و سنن(سنتها)می آورد
به دست آوردن، پیدا کردن