اودزدکواژهنامه آزاداُوْدُزْدَکْ:(ouwdozdak) در گویش گنابادی جانوری است قهوه ای رنگ با پای دندانه دار و تیز که زمین را سوراخ می کند و به ریشة گیاهان آسیب می رساند، خوراکش کرم ها و
اَوْدِرواژهنامه آزادعمو، برادر پدر. در زمان نواب رمتمآب ... به اظهار این ماجرا پرداخت و فرمود: «اگرچه طوعا و کرها اجازت این معنی دادم اما میدانم که دل بر استهزای مردم نهادم که جد
اودزدکواژهنامه آزاداُوْدُزْدَکْ:(ouwdozdak) در گویش گنابادی جانوری است قهوه ای رنگ با پای دندانه دار و تیز که زمین را سوراخ می کند و به ریشة گیاهان آسیب می رساند، خوراکش کرم ها و
اَوْدِرواژهنامه آزادعمو، برادر پدر. در زمان نواب رمتمآب ... به اظهار این ماجرا پرداخت و فرمود: «اگرچه طوعا و کرها اجازت این معنی دادم اما میدانم که دل بر استهزای مردم نهادم که جد
عودلاجانواژهنامه آزادنام یکی از محلات قدیمی تهران، به معنی محل تقسیم آب است. یا اودلاجان، یکی از چهار محله قدیمی تشکیل دهنده روستای تهران پیش از ساخت حصار تهماسبی، به معنی محل تقسیم