اچمواژهنامه آزاد[اَ چُ] برویم [اِ چَ] بروم؟ نام زبان باستانی هخامنشی ومحلی ساحلی جنوب ایران که اعراب بدلیل نداشتن حرف چ به ایرانیان اچم زبان آن منطقه اجم یاعجم میگفتند
امواژهنامه آزاداِم -em- در لهجه تاتی به جای کلمه این می گویند ام برای مثال ام طرف یعنی این طرف، ام کاره بکه یعنی این کار را بکن امای یعنی اینهاش و همین کلمه به صورت مرکب وارد
ئاژوانواژهنامه آزاداسم رشته کوهی است ما بین کامیاران و کرمانشاه که در 10 کیلو متری جنوب کامیاران واقع شده است اسم رشته کوهی است مابین کامیاران و کرمانشاه که در 10 کیلو متری جنوب
منهولواژهنامه آزادآدم رو ، سوراخی که امکان وارد شدن انسان در آن باشد (عمران و شهرسازی) چاه آدم رُوی بازدید کانال فاضلاب، به قطر حدود ۱.۵ متر.
اقاقیواژهنامه آزاداقاقی ( اسم ) 1 - درختی از تیرۀ شبدرها ، پروانه واران که اصلش از آمریکای شمالی است . این درخت بارتفاع 25 متر هم ممکن است برسد . گلهایش خوشه ای سفید یا صورتی و خ
کقالقواژهنامه آزادنام یک روستا در ۷ کیلومتری جنوب اهر به معنای گیاه کاجیره ،نام روستایی در ۷کیلو متری جنوب شهرستان اهر
آمایشواژهنامه آزادآمای یعنی آراینده و آمایش اسم مصدر آمای، به معنی هنر یا فن جای دادن با نظم و ترتیب و همراه با آینده نگری انسانها، فعالیتها، زیر ساختها و وسایل ارتباطی در خدمت ا