اهرمانواژهنامه آزادسخنور ، شخصی که به با بیان خویش به دیگران مسلط می شود و کارهای خود را به پیش میبرد
آرماتورواژهنامه آزادآرماتور در واقع همان میلگرد است که در کارهای ساختمانی استفاده می شود. پس معنای آرماتور = میلگرد است نه میله داخل بتن میلگرد های استفاده شده در بتن سازه های بتنی
آرمادلوواژهنامه آزادنام روستایی در استان خراسان شمالی. تپۀ آرمادلو مربوط به اواخر دورۀ ساسانیان _سده های اولیۀ دوران تاریخی پس از اسلام_ است و در دهستان گلستان، در بخش مرکزی شهرست
پایدانواژهنامه آزادرکاب دوچرخه . جای پا روی دو اهرمی که دوپا روی آ ن فشار می آورد که چرخ ها بچرخند و دوچرخه به حرکت در آید پایدان _ با «ی» و « ن » ساکن
خائیزواژهنامه آزادبه معنای سر سبز و متضاد پائیز ، از توابع اهرم استان بوشهر منطقه ای خوش آب و هوا در ضلع جنوب شرقی شهرستان تنگستان از استان بوشهر با اقلیمی متفاوت از هوای استان ب
محمدعبدیواژهنامه آزادنام روستایی کوچک در بخش مرکزی شهرستان تنگستان استان بوشهر که از توابع دهستان گُلکی است. ساکنان این روستا از اقوام لر ساکن نورآباد ممسنی بوده اند که حدود 250 سال
آرماتورواژهنامه آزادآرماتور در واقع همان میلگرد است که در کارهای ساختمانی استفاده می شود. پس معنای آرماتور = میلگرد است نه میله داخل بتن میلگرد های استفاده شده در بتن سازه های بتنی