اهدا عضوواژهنامه آزاداهدای بافت های بیولوژیک و یا یک عضو از بدن انسان، زنده یا شخص مرده به یک دریافت کننده زنده نیازمند پیوند
تاسیانهواژهنامه آزادرسم و آداب برخی از مناطق که طبق آن خانواده عروس به خرج خود یک مهمانی در منزل دامادشان در 4-5ماهگی بارداری دخترشان ترتیب می دهند.شام اصلی این ضیافت در اصفهان هلی
چپکیواژهنامه آزادمعکوس ــ متضاد ــ ناآشنا ــ نامأنوس ــ برخلاف عرف و آداب و رسوم یک جامعه و یا یک محیط (مکان) ـ برعکس ــ نادرست ـ بی راهه