انوواژهنامه آزاد(غرب ایران؛ کرمانشاه و ایلام و ...) اَنو؛ پس. این کلمه از اوستا گرفته شده است؛ برای مثال، شخصی به شخص دیگر می گوید:«انو بابا و مامان کو؟» یعنی پس بابا و مامان ک
انوشرخواژهنامه آزادنام پسر ، انوشیروان ، پادشاه ایران اَنوشرُخ معانی:انوشیروان بزرگ - انوشیروان استفاده:اسم پسر
آنوههواژهنامه آزادچشمه پاک و زلال چشمه پاک و زلال چشمه پاک و زلال چشمه پاک و زلال چشمه پاک وزلال چشمه پاک وزلال
انوشرخواژهنامه آزادنام پسر ، انوشیروان ، پادشاه ایران اَنوشرُخ معانی:انوشیروان بزرگ - انوشیروان استفاده:اسم پسر
آنودایزینگواژهنامه آزادآنودایزینگ فرایند متالوژیکی است که در مواد فلزی باعث سختی بیشتر آنها خواهد شد.