ضرباهنگواژهنامه آزاددراصطلاح به حروفی که روی انها در نوحه طبل یا سنچ میزنند تعیین فاصله دو ضربه در یک اهنگ
هنسواژهنامه آزادهنس به لری یعنی نفس و هنه و نیز انه و هناسه همه معنی نفس میدهند به فرانسه henir نفس ستور و دمیدن اسب از بینی أش است که همین کلمه را دارد در فارسی هم هن و هن به
آنودایزینگواژهنامه آزادآنودایزینگ فرایند متالوژیکی است که در مواد فلزی باعث سختی بیشتر آنها خواهد شد.