انسان نماواژهنامه آزادموجوداتی که به ظاهر فیزیکی شبیه انسان هستند ولی از اخلاق و صفات انسانی برخوردار نمی باشند.
انسان شناسیواژهنامه آزادانسانشناسی در زبان فارسی اصطلاح جدید به شمار میآید چنانچه در لغتنامههای فارسی نیز وجود ندارد فقط در فرهنگ سخن که تقریبا لغت نامه جدید است این گونه تعریف شده
اساندنواژهنامه آزادگرفتن ، خریدن اِسانْدن [گویش همدانی]:گرفتن ، به دست آوردن ، دریافت کردن ، چیزی را از کسی گرفتن.
انسان نماواژهنامه آزادموجوداتی که به ظاهر فیزیکی شبیه انسان هستند ولی از اخلاق و صفات انسانی برخوردار نمی باشند.
انسان شناسیواژهنامه آزادانسانشناسی در زبان فارسی اصطلاح جدید به شمار میآید چنانچه در لغتنامههای فارسی نیز وجود ندارد فقط در فرهنگ سخن که تقریبا لغت نامه جدید است این گونه تعریف شده
نام آورانواژهنامه آزادانسان های معروف, انسان های نامی به سبب کارهای مهم و بزرگ و مثبتی که انجام داده اند.پهلوان نامی