آندرهواژهنامه آزادآتشین،زاده شده از آتش،کسی که از عنصرپاکی(آتش) به وجود آمده است،دیده شده که گاهی اسم دختران را نیز آندره گذاشته اند(مانند اسم سلطان).
انجه قلیسینواژهنامه آزادبه معنی چلوندن، مثل آب حوله را با فشار دادن گرفتن، ویا آب مثلا انار را با فشردن بخاهیم بگیریم
آیندهوارواژهنامه آزادکلمه "آیندهوار" به صورت ترکیبی از دو کلمه "آینده" و "وار" تشکیل شده است. اینجا معانی هر کلمه به تنهایی را توضیح میدهم: "آینده": به معنای زمانی است که پس از
تیچسه.تیچیدنواژهنامه آزادپراکنده شدن تعدای شی که قبلا به علت داشتن یک خاصیت مشابه در کنار هم جمع بوده اند..از لغات پارسی قدیم که در زبان لری به جای مانده است.
هفت صندوقیواژهنامه آزادگروه های نمایش دوره گردی بوده اند که با اجرای نمایش های روی حوضی،اسباب سرگرمی و خنده ی مردم را فراهم میکردند.این گروه ها وسایل و ابزار خود را در صندوق هایی می ن