انتابواژهنامه آزادانْتَابَ: انْتِياباً [ نوب ] فلاناً أَمْرٌ: كارى براى فلانى پيشامد - القومَ: پياپى نزد آن قوم آمد. - زَيْدٌ عمراً: زيد به سوى عمرو رفت.
قوام الدینواژهنامه آزادقوام یعنی استوار پایه دار ، ستون دین معنی می دهد ، قوام الدین عثمانی یک ورزشکار خوبی کاراته کشور عزیز ما افغانستان بود ، مکتب ابتدایی را تا صنف سوم در ایران خو
چالشواژهنامه آزاددرگیر شدن در یک بحث یا موضوع. || به چالش کشیدن: جدل و تلاش برای نفی ادعاهای طرف مقابل درکارزار. با قدرت کلامی، خود را برتر جلوه دادن، در برابر خودنمایی و قدرت ن
ورمزیارواژهنامه آزاداهورامزدایار - اورمزدیار - ورمزیار در زبان لری ، به عنوان یکی دیگر از زبان های ایرانی، شاهد صورت اصیل «اهوره مزدا»ی باستانی هستیم:«هرمز» و «ورمز». صورت نخستین،
دورجینواژهنامه آزاد(گیلانی؛ اطراف فومنات) انتخاب خوب. (گیلانی) بهترین مکان برای زندگی، بهترین موقیت مکانی.