آثار باستانیواژهنامه آزادبه بنا ها وچیز های دیگر که از گذشتگان برای ما باقی مانده است آثار باستانی گفته میشود
آشارواژهنامه آزادفعل. در زبان آذری از عهده کاری برآمدن. آشار سبدی کوچک از برگه درخت خرما که میبافند وبرای جابجایی چیزی معمولامیوه ها و سبزی ها استفاده می شود. نوعی زنبیل کوچک. د
شخیدهواژهنامه آزاد(عامیانه، خراسان: بشرویه، دهستان رقه و...) ترک برداشتن؛ مثلاً انار شخیده یعنی اناری که ترک دارد یا پای شخیده مثل پاشنۀ پا که ترک دارد.
بایتواژهنامه آزادهشته (هَشتِه). (زبانزد دانشی). چون یک بایت هشت بیت دارد آنرا به پارسی هشته می گویند.
سروالواژهنامه آزاددر میان اعراب دروان پیامبر ،علاوه بر پیراهن ، یکی دیگر از جامه های دوخته یا چفت و بستدار، "سروال" بود که به جای اِزار برای ستر پایین تنه به کار می رفت و می توان
پاتریمونیالواژهنامه آزادحکومت پدرمیراثی (پاتریمونیال) گونه ای از حکومت است که در آن رژیم، دست طبقه های بالا و متوسط را از قدرت کوتاه می کند و رهبر می تواند اراضی و کسب وکار افراد را بد