مرغ آمینواژهنامه آزاد(فولکلور ایرانی) نام فرشته ای که پیوسته در پرواز است و مدام آمین می گوید و هر دعا یا نفرینی که به آمین او برسد مستجاب می شود. (در شعر معروف نیما یوشیج، مرغ آمین
آمیناواژهنامه آزادآمنه مادر حضرت محمد (ص)در زبان عبری / یا به خلاصه ( آمین یا رب العالمین) دختر شکرگذار زن پاکدامن
نحلهواژهنامه آزادمذهب ، کیش ، سیر تفکر ، روح حاکم بر تفکر ، نزدیک به معنای دیسکورس (گفتار زمانه ). (مدنی _فقه) هبه؛ هرچه از روی تبرع دهند، که در این صورت شامل وقف و صدقه و هبه و
وواریواژهنامه آزادعاریه ای. چیزی که به امانت گرفته شده است. مثال:ای پیرنو وواریه. یعنی:این پیراهن امانت است.
یهوهواژهنامه آزاد(عبری) باشنده، موجود؛ نام خدای یهودیان. این کلمه برای یهودیان فوق العاده مقدس است، به حدی که بر زبان آوردن آن حتی هنگام خواندن تورات جایز نیست، و فقط گروه انگشت
خاک و خلواژهنامه آزاد(پیشنهاد کاربران) [خُ] خاک و ماسه (در زبان عبری به ماسه خُل گویند؛ و با توجه به سابقۀ طولانی همزیستی بین ایرانیان و یهودیان، احتمال دارد وام واژه هایی این چنین