امور خیریهواژهنامه آزادعملی در جهت سود عموم و یا گروهی از مردم که سود شخصی برای فرد خیر در بر نداشته باشد.
اسمیرواژهنامه آزادامیرِ بزرگ ، امیرِ قبیله ، امیرِ قدیمی ، میرِ کهنه اسمِ پسر ... توابع تنب کوچک اِسمیر به مردی جان فدا با نقاب و سوار بر اسب در دوره های ساسانیان و به مرور در د
چنامورواژهنامه آزادبر گرفته از چهل امیر که نام یکی از باغات شهر خرم دره است که دارای آثار قدیمی است و نقل است که روزگاری چهل سرباز با امیر خود از این محل می گذشته اند و گرفتار طوف
دریابدواژهنامه آزاددَریابُد، امیر یا سردار چهار ستاره در نیروی دریایی،یک درجه بالاتر از دریاسالار است.
آتشانواژهنامه آزادنام فامیلی عامیانه برخی از افراد می باشد که بیشتر به صورت آتشانی یا امیر آتشانی نوشته می شود.