ریخوک/ ریخونک/ ریخوواژهنامه آزادکسی که اسهال دارد و نمی تواند خود را کنترل کند. 2 - کنایه از:آدم ضعیف .
ونداواژهنامه آزادامید - آرزو وٍندا به معنی آرزو و آمال می باشد وندا یکی از طوایف و مستقل ترک در فارس بود که در دوره فتحلی شاه قاجار استقلال آن در هم ریخته شد و این طایفه بین ایل
پرسوتواژهنامه آزادپرسوت آزاریست که بعضی زنان را بعد از وضع حمل عارض میگردد مختلف میباشد حالات ایشان بعضی را ذرب بهم میرسد و زرد و ضعیف و لاغر میگرداند و رغبت بر غذایی نمینما
ریقماسیواژهنامه آزاد(اصفهانی) ترکیب ریق به معنی مدفوع و ماست؛ اشاره به آدم بیمار و ضعیف، کسی که اسهال سفید دارد.