کسوهواژهنامه آزاددر لغت:به کسر و ضم کاف و سکون سین و فتح واو از ریشه "کسو" به معنای لباس و پوشاک است. در فقه:به هر آنچه که مایه پوشش عرفی بدن فرد به گونه ای باشد که امکان رویت آ
باشلقواژهنامه آزادمالی است که شوهر علاوه بر مهر به پدر و مادر یا خویشان دیگر زن می دهد تا موافقت آنان را برای ازدواج جلب کند، شیربها. منبع:دکتر صفایی، دکتر اسدالله امامی، مختصر ح
کودزرواژهنامه آزادنام روستایی در 20 کیلومتری شمال غرب فرمهین و جزئ بخش فراهان در استان مرکزی است .حدود 250 خانوار و 800 نفر سکنه . در تاریخ قم این روستا با نام مرکز بخش کوزدر معر
لالجینواژهنامه آزادلالجین که در محاوره اهالی استان همدان، للین و بعضاً لالون تلفظ می شود، عنوان شهری است با جمعیت حدوداً پانزده هزار نفر و مرکز بخشی با همین نام در نیمه شمالی استا