الهانواژهنامه آزاد(ترکی) بزرگ ایل، رئیس ایل؛ واژۀ مرکب از ال و هان. در ترکی، ال به معنی ایل، قوم، طایفه و... است و هان به معنی بزرگ، پادشاه، فرمانده، رهبر و...
الیکیواژهنامه آزادنام گیاه دریایی. نام قومی از طوایف یهود فامیل می باشد. اکثریت در گز برخوار اصفهان هستند.
پرس پیتواژهنامه آزادپرسپیت نام بلندترین قله کوه سفیدار فرمشکان کوار است که از دو جز پر+اسپید تشکیل شده است و به معنی پر سفید است که گویا از برفهای موجود در این قله الهام گرفته شده
فاشیسمواژهنامه آزاداین عنوان به معنای خاص نام جنبشی است که در ۱۹۳۲ به رهبری موسولینی رهبر ایتالیا به راه افتاد و به قدرت رسید و کلمه فاشیسم از کلمه ایتالیای فاشیسمو گرفته شده است
الاغواژهنامه آزادامروزه این واژه معادل خر (حیوان بارکش) است. مجازاً به آدم نفهم و کودن و بی شعور هم اطلاق می شود. الاغ در قدیم به اسب چاپار گفته می شد و به پیک و قاصد هم الاغ می
گرجینواژهنامه آزادگرجین دو تکه تخته بود که روی دو تا چوب می کوبیدند و زیر ان چند چرخ قرار می دادند که این چرخ ها اهنی و تیز بود ند . گرجین را به شانه گاو یا الاغ می بستند و گاو ی