ازدادواژهنامه آزادازداد:درلفظ پارسی به معنی نیاکان ببینیم، که از قسمت های " از" + "داد"= از گذشتگان چیزی یا مطلبی رسیده باشد، و نیز در لغت به معنی گذشتگان و نیاکان نیز خواهد آمد
امدادرسانواژهنامه آزاد(آتش نشانی، هلال احمر) امدادگر؛ مامور آموزش دیده ای که وظیفۀ امدادرسانی و نجات آسیب دیدگان و قربانیان زلزله، سیل، سوانح جاده ای، آتش سوزی و مانند این ها را بر ع
تنبل خانهواژهنامه آزادجاهایی بوده که به دستور شاه عباس صفوی برای کسانی که بیکار بودند راه اندازی شد، در آنجا به آنها خوراک و جا می دادند البته پس از مدتی گروه زیادی در این تنبل خانه
والارواژهنامه آزادوالار نامی است خیالی در کتابِ اربابِ حلقه ها نوشته ی (تالکین) برای چهارده موجود روحانی قدرتمندی که پس از خلق جهان، با گرفتن شکل فیزیکی به آن هبوط نمودند تا به آ
مینرواواژهنامه آزاداله جنگ و هنر یونان باستان........آتنا ربه النوع یونانی مظهر اندیشه هنرها دانشها وصهعت دختر زئوس الهه ایست که اسم خود را به شهر آتن داده 0 وی مشابه مینرو رومیان
در دادنواژهنامه آزاددر دادن یا درگرفتن آتش زدن - آتش گرفتن طزر = طویله /اصطبل بزرگ ناخود = نخود چوخت = سقف ساقیج = نوعی آدامس سیاه رنگ که از شیره گیاهی به نام ﹶسوﹾ بدست می آید و ما