ممنوع الخروجواژهنامه آزادشهربند، کشوربند، ده بند. آن که او را به ماندن در کشوری یا شهری یا دهی یا جای مشخصی مجازات کرده اند. آن که تنها در کشور یا شهر یا ده یا جای معین دیگری تواند زیست
خراسانواژهنامه آزادبه زبان و رسم الخط کُردی:خور هه لسان (خور هَلسان) به معنای برآمدن آفتاب می باشد. همان مشرق.
ویانواژهنامه آزاددلربا ویان:در رسم الخط کردی:" ڤیان " به معنای عشق و فراتر از عشق ( خوشه ویستی ) میباشد و نام دخترانه است . اصل و ریشه آن کردی کرمانج میباشد .