الهانواژهنامه آزاد(ترکی) بزرگ ایل، رئیس ایل؛ واژۀ مرکب از ال و هان. در ترکی، ال به معنی ایل، قوم، طایفه و... است و هان به معنی بزرگ، پادشاه، فرمانده، رهبر و...
آلالانواژهنامه آزادآل =بخر و آلان =خریدار - که چون بندر بوده و مرکز بازار به آن محل خرید و فروش نامیده اند . ضمنا آل به معنی جن و لون به معنی لانه که معنی تحت اللفظی آن لانه جن مع
الیکیواژهنامه آزادنام گیاه دریایی. نام قومی از طوایف یهود فامیل می باشد. اکثریت در گز برخوار اصفهان هستند.
هورامانواژهنامه آزادوجه تسمیۀ اورامان یاهورامان (هه ورامان): در خصوص کلمه «اورامان یا هورامان» از نظر لغت و ریشه یابی کلمات و سیر تاریخی و باستانی آن، نظریه های متفاوتی به دست آمده
شائبهواژهنامه آزادکلمه شائبه نیز بمعنی میراث یا عادتی است که مردم از ابا و اجداد بواسطہ رابطہ خون میگیرند, بکار رفتہ, در ترخان نامہ صفحہ چھلم جملہ ای این طور ست "ملک محمود خان ب
المانواژهنامه آزادمعنی کلمه اِلمان با توجه به مورد استفاده متفاوت است مثلا در ریاضیات به قسمتی از یک دستگاه که خواص همان دستگاه را به طور کامل یا جزئی داشته باشد اِلمان دستگاه می