الیکیواژهنامه آزادنام گیاه دریایی. نام قومی از طوایف یهود فامیل می باشد. اکثریت در گز برخوار اصفهان هستند.
دارالمرفتانواژهنامه آزادالگود در کتاب "تاریخ پزشکی ایران و سرزمین های خلافت شرقی " این اصطلاح را برای جایگاهی (تیمارگاهی) به کار برده که در آنجا بیماران حاد جنون را به زنجیر می کشند. ص
همج الرعاواژهنامه آزاد(هِ مَ جُ الرَِِِعا) همج مگس های بسیار ریزی هستند که در تابستان های خشک صحرا حیواناتی را می بینند و دور سر آنها می گردند. این اصطلاح کنایه از کسی است که با هر ب
صدفهواژهنامه آزاد[صُ] حادثه. اتفاق. صدفه عبارت است از اینکه فرض کنیم حادثه اى خودبخود بدون آنکه شیئى ازاشیاء دخالت داشته باشد، به وجود آید. یکى از ضروریات عقل، امتناع صدفه و ات
شائبهواژهنامه آزادکلمه شائبه نیز بمعنی میراث یا عادتی است که مردم از ابا و اجداد بواسطہ رابطہ خون میگیرند, بکار رفتہ, در ترخان نامہ صفحہ چھلم جملہ ای این طور ست "ملک محمود خان ب