الیکیواژهنامه آزادنام گیاه دریایی. نام قومی از طوایف یهود فامیل می باشد. اکثریت در گز برخوار اصفهان هستند.
البهواژهنامه آزاد[اُ بَ] (ع اِامص) گرسنگی. || [ اُ بَ/ بِ] (اِ) طعامی است ترکان را که در آفتاب پزند؛ مثال:دوش ترکانه مرا البه دلارام افتاد معده ٔ سوخته ام در طمع خام افتاد (رک.
ابردواژهنامه آزادبر وزن نخورده- الف با فتحه ب باضمه و دال با کسره خوانده وتلفظ می شود.:تخته هایی که در قدیم اطراف لبه بام ساختمان می گذاشتند.
صلیب سرخواژهنامه آزاد(صَ بِ سُ)؛ عنوان سازمانی بین المللی که برای کاهش آلام انسانی و حفظ و پیشرفت بهداشت عمومی، و برطبق موافقتنامۀ ژنو (1864) و همکاری 16 کشور و مساعی ژ.ه.دونان سویس