25 مدخل
حساب کردن.
شرایط و فرصت فراهم گشتن
کنایه از غیبت کردن غیبت کردن
(صَ.فَ) - اندیشه و قصد کاری کردن.
(ikatan)افتادن
(سنگسری) به تکاپو افتادن، در مخمصه گرفتار آمدن.
بر روی زمین می افتادند - کنایه:مرگ،مردن
به ترس و وحشت افتادن، بسیار ترسیدن
دنبال کسی راه افتادن و مراقب بودن- عاشق بیشه