آفدواژهنامه آزادازنظرماآفد یعنی ضرر زننده،چیزی که آسیب میرسونه(مثلا ملخ ها ی نوع آفد هستند)که معنیش میشه همون
آفدواژهنامه آزادازنظرماآفد یعنی ضرر زننده،چیزی که آسیب میرسونه(مثلا ملخ ها ی نوع آفد هستند)که معنیش میشه همون
تورنهواژهنامه آزاد( بختیاری) دستۀ مو که روی پیشانی زنان می افتد، چتری، موی جلوی سر زنان، مویی که از زیر روسری زنان در در دو طرف صورت قرار می گیرد. (مازنی) بادی که در منطقۀ گدوک ا
خرس ترکیدواژهنامه آزاددر تداول مردمان استان قزوین بعد از زمان مدیدی که منتظر بودند شر شخصی و یا کاری تمام شود و این اتفاق می افتد می گویند خرس ترکید و مثلا اقساط منزل تمام شد .