افرازشواژهنامه آزاد|| بر بلندا ماندن، برفراز رفتن، اهتزار، بر بلندی بودن. (و در آنگاه که پرچم کشورم به افرازش در آمد، به خود بالیدم.)
افرایشواژهنامه آزاداَفرای ِش که از دو قسمت افرا به معنی بلند و یش به که نماد بزرگی میباشد ساخته شده است
افرایشواژهنامه آزاداَفرای ِش که از دو قسمت افرا به معنی بلند و یش به که نماد بزرگی میباشد ساخته شده است
جانبازانواژهنامه آزادافرادی که جان خود با فداکاری را در راه وطن به خطر انداخته و دچار آسیب و یا نقص عضو گردیده اند. جمع جانباز
افرازشواژهنامه آزاد|| بر بلندا ماندن، برفراز رفتن، اهتزار، بر بلندی بودن. (و در آنگاه که پرچم کشورم به افرازش در آمد، به خود بالیدم.)