اشکانواژهنامه آزاد«عشق» یک واژهٔ یونانی است، و نه عربی است نه پارسی. یونانی ها واژه ای دارند به نام «اشکیموس» و یا «اشکینوس». این واژه به چَم (معنای) قطره، آبی که از چشم فرو ری
افغانواژهنامه آزادفریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست
نمزواژهنامه آزادnemez نِمِز:کوتاه،کم ارتفاع، مقابل بلند. واژه ای لری است از ریشۀ نِم به معنی خم و کوتاه. به نظر می رسد که واژۀ نِمازکوتاه با معنی خم شدن، به خاک افتادن یا تعظیم