64 مدخل
شرایط و فرصت فراهم گشتن
کنایه از غیبت کردن غیبت کردن
(صَ.فَ) - اندیشه و قصد کاری کردن.
خطا، اشتباه در عبارت با این حال این نسخه هم از خطا و افتادگی خالی نیست.
مهجور
(ikatan)افتادن
(سنگسری) به تکاپو افتادن، در مخمصه گرفتار آمدن.
به ترس و وحشت افتادن، بسیار ترسیدن
دنبال کسی راه افتادن و مراقب بودن- عاشق بیشه
به تعلیق افتادن چیزی عقب افتاود جا مانده