ساتیرواژهنامه آزادساتیر خدای درجه دوم رفیق باخوس که با گیسویی راست ایستاده گوشهای نوک تیز دو شاخ کوچک و ساقهای بز معرفی شده و یک جام یک ( چوبی که میوه درخت کاج بر سر آن بود و شاخ
نرم افزار آزادواژهنامه آزادنرمافزار آزاد درباره آزادی است، نه قیمت. برای درک بهتر باید به معنای آزاد در آزادی بیان فکر کنید، نه در نوشیدنی مجانی. نرمافزار آزاد در مورد آزادی کاربران برا
گمبولواژهنامه آزادبه دست بافته های کاموا ای که اغلب عشایر برای تزئین به سیاه چادر آویزان میکنند و بیشتر آنرا در جشن ها و مراسمات شادی میبینیم .
گجتواژهنامه آزادگجت (Gadget) به وسایل کوچک مکانیکی و یا الکترونیکی گفته میشود که اغلب اندازه ای کوچک دارند و دارای کاربرد زیاد و خاص در زندگی هستند. به عبارت دیگر وسایلی که برا
غولواژهنامه آزاد(اِ. ع.) ۱-موجودی درشت هیکل و اغلب افسانه ای و ترسناک ۲-[مجاز] آنکه در رقابتی یا زمینه ای از دیگران بسیار برتر باشد؛ مثلا شرکت های پرفروش را «غول اقتصاد» می گوی