احساسواژهنامه آزاداصطلاحاً عاطفۀ قلبی. در لغت، به معنی دریافتن، آگاه شدن و درک چیزی با یکی از حواس است و در روان شناسی، بازتاب ذهنی تأثیرات مادی (فیزیکی) است که شالودۀ همۀ ادراکا
میعاناتواژهنامه آزاداصطلاحاً مایعات حاصل از تبدیل گاز به مایع، مانند آبی که از سرد شدن بخار به دست می آید.
گوشوارهواژهنامه آزاداصطلاحاً،حلقه های کاغذی که به چپ و راست و پایین صفحۀ لوزی شکل بادبادک آویزان می کنند.