اشکلوواژهنامه آزادسکندری خوردن، گیر کردن پا به مانعی در حین حرکت (این واژه هم اکنون در گویش شوشتری مصطلح است)
ادکلنواژهنامه آزادمایع خوشبو کننده ای از آب، الکل و عطرهای مختلف مأخوذ از شهر کلن آلمان که مرکز ساخت آب های معطر است.
اسکلواژهنامه آزاددر زبان عوام به فرد احمق یا برای سرزنش کسی گفته می شود که کار احمقانه ای انجام دهد. مدت زیادی نیست که این کلمه وارد فرهنگ شفاهی ایرانیان شده است و ریشه و منبع آ
اسکلواژهنامه آزاددر زبان عوام به فرد احمق یا برای سرزنش کسی گفته می شود که کار احمقانه ای انجام دهد. مدت زیادی نیست که این کلمه وارد فرهنگ شفاهی ایرانیان شده است و ریشه و منبع آ
حسابرسیواژهنامه آزادحسابرس شخصی است برون سازمانی که توسط هیئت مدیره به عنوان حسابرس وبازرس قانونی انتخاب وبرای تطابق عملکرد مالی موسسه دریک سال مالی ویا چنددوره مالی گنجانده می شود
هورامانواژهنامه آزادوجه تسمیۀ اورامان یاهورامان (هه ورامان): در خصوص کلمه «اورامان یا هورامان» از نظر لغت و ریشه یابی کلمات و سیر تاریخی و باستانی آن، نظریه های متفاوتی به دست آمده